قیمت چشم و گوش و دست و پا

 

یکی، در پیش بزرگی از فقر خود شکایت می‏کرد و سخت می‏نالید. گفت:
خواهی که ده هزار درهم داشته باشی و چشم نداشته باشی؟ گفت:
البته که نه. دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمی‏کنم. 
گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه می‏کنی؟ 
گفت: نه. 
گفت: گوش ودست و پای خود را چطور؟
گفت: هرگز.
گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است.
باز شکایت داری و گله می‏کنی؟!بلکه تو حاضر نخواهی بود که
حال خویش را با حال بسیاری از مردمان عوض کنی و خود را خوش‏تر و خوش بخت‏تر
از بسیاری از انسان‏های اطراف خود می‏بینی. پس آنچه تو را داده‏اند،
بسی بیش‏تر از آن است که دیگران را داده‏اند و تو هنوز شکر
این همه را به جای نیاورده، خواهان نعمت بیش‏تری هستی!.

پی نوشت:

* اثر امام محمد غزالی.
منبع


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:15 | نويسنده : پرهون |
http://kowsarblog.ir/admin.php?ctrl=widgets&action=edit&wi_ID=300731